غزل مناجاتی با خداوند کریم
بـدم؛ مـرا به پـیـمـبـر ببـخـش یا الله! به اشک دیـدۀ حـیـدر، ببخـش یا الله! تـمام دار و نـدارم محـبت زهـراست مرا به سـورۀ کـوثـر، ببـخـش یا الله! به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن مرا به این دو بـرادر، ببخـش یا الله! بـه درگـه تـو گــنــاه مـکــرر آوردم مـرا به عـفـو مـکـرّر ببـخـش یا الله! ببر به کـرب و بلا زائر حـسیـنم کن به آن ضـریح مـطهـر، ببخش یا الله! به دستهای عـلـمدار کـربلا سوگـند به حـرمت عـلی اکـبر، ببخش یا الله! به بانگ العـطش نـازدانههای حسین به خون حنجر اصغر، ببخش یا الله! به سیدالشـهـدا و به خـون حـنجـر او که شد بریده ز خـنجر، ببخش یا الله! به لحظهای که سر نیزه گشت با زینب سـر حـسـیـن بـرابـر، ببـخـش یا الله! به خون میثم تـمـّار، جـرم "میثم" را به روی او تو نیـاور؛ ببـخش یا الله! |